ايزو 9000 خانوادهاي از استانداردهاي مديريت کيفيت است که توسط سازمان جهاني استانداردسازي پشتيباني شده و به وسيله شرکتهاي Certification Body تصديق و اعتباردهي ميشود. با اينکه اين استاندارد در ابتدا براي سازمانهاي توليدي تدوين شده است، اما اکنون در انواع گوناگوني از سازمانها کاربرد دارد. يک محصول در ادبيات ايزو ممکن است يک شي فيزيکي، خدمات يا نرمافزار باشد. طبق آنچه در نسخه 2008 بيان شده است در حال حاضر حدود 31% گواهينامههاي ISO 9001:2000 به سازمانهايي که در بخش خدمات فعال هستند اهدا شده است. ايزو 9000 شامل استانداردهاي زير ميباشد:
· ايزو 9000:2000 - سيستم مديريت کيفيت - واژه نامه و اصول اعطاي گواهينامه:
· اين بخش به تعريف دقيق خود استاندارد و شرايط اعطاي استاندارد ميپردازد و هسته اصلي استانداردهاي خانواده ايزو 9000 محسوب ميگردد. اين سند راهنما به منظور اعطاي گواهينامه به کار نميرود ولي مرجعي مهم براي درک واژگان و اصطلاحاتي است که در حيطه مديريت کيفيت کاربرد دارند. آخرين ويرايش اين استاندارد در سال 2008 منتشر شده است.
· ايزو 9001:2000 - سيستم مديريت کيفيت - الزامات:
· اين استاندارد در کليه سازمانهايي که به طراحي، توسعه، توليد و مونتاژ هر نوع محصول يا ارايه هر نوع خدمات اشتغال دارند قابل استفاده است. اين استاندارد تعدادي از الزامات را بيان ميکند که سازمان جهت تامين رضايت مشتري از طريق ارايه مستمر محصولات با کيفيت، به برآورده ساختن آنها نيازمند است.
· ايزو 9004:2000 - سيستم مديريت کيفيت - راهنماي بهبود مستمر عملکرد:
· اين بخش به بهبود مستمر در سيستم مي پردازد و توصيههايي براي بهبود مستمر و بالابردن شفافيت کار سيستم و همچنين به بلوغ رساندن سيستم ارايه ميدهد.
· در خانواده استانداردهاي ايزو 9000 تعداد زيادي استاندارد ديگر هم وجود دارد که بسياري از آنها حتي عنوان ISO 900x را نيز ندارند. به عنوان نمونه اکثر استانداردهايي که در سري استانداردهاي 10000 قرار ميگيرند به عنوان بخشي از خانواده استاندارد ايزو 9000 در نظر گرفته ميشود.
خانواده استانداردهاي ايزو 9000 بر مبناي 8 اصل بنا شدهاند که ميتوانند جهت بهبود عملکرد و دستيابي به موفقيت به کار گرفته شود. اين هشت اصل عبارتند از:
1. تمرکز بر روي مشتري:
سازمانها متکي به مشتريان هستند، بنابراين:
بايد نيازهاي مشتري را درک کنند.
بايد الزامات مشتري را برآورده سازند.
بايد از توقعات مشتري پيشي بگيرند.
2. فراهم نمودن رهبري:
سازمانها متکي بر رهبران هستند، بنابراين:
رهبران بايد يک هدفي يگانه در سازمان ايجاد کنند و مسيري که سازمان بايد بپيمايد را مشخص ميکنند.
رهبران بايد محيطي ايجاد کنند که افراد را براي دستيابي به اهداف سازمان، تشويق کند.
3. درگير کردن افراد:
سازمانها متکي به افراد هستند، بنابراين:
سازمانها بايد درگير شدن افراد با اهداف را در تمام سطوح تشويق کنند.
سازمانها بايد به افراد در استفاده و توسعه از تواناييهاي خود ياري برسانند.
4. استفاده از رويکرد فرآيندگرا:
سازمانها با استفاده از رويکرد فرآيندگرا کاراتر و بهرهورتر خواهند بود. بنابراين:
سازمانها بايد از رويکردي فرآيندگرا براي مديريت فعاليتها و منابع مرتبط با آنها استفاده کنند.
5. اتخاذ يک رويکرد سيستمي:
سازمانها با استفاده از رويکرد سيستمي کاراتر و بهرهورتر خواهند بود. بنابراين:
سازمانها بايد فرآيندهاي داراي اثر متقابل تعريف نموده و با آنها مانند يک سيستم برخورد کنند.
سازمانها بايد از يک رويکرد سيستمي براي مديريت فرآيندهاي داراي اثر متقابل استفاده کنند.
6. تشويق بهبود مستمر:
سازمانها زماني که به صورت مستمر در جهت بهبود تلاش ميکنند، کاراتر و بهرهورتر خواهند بود. بنابراين:
سازمانها بايد تعهد پايداري در جهت بهبود مستمر عملکرد کلي خود داشته باشند.
7. تشخيص حقايق قبل از تصميمگيري:
سازمانها زماني که تصميمات خود را براساس حقايق اتخاذ ميکنند، عملکرد بهتري دارند. بنابراين:
سازمانها بايد تصميمات خود را بر اساس تحليل اطلاعات و دادههاي واقعي اتخاذ کنند.
8. با تامينکنندگان خود کار کنيد:
سازمانها براي ارزشافريني به تامينکنندگان خود متکي هستند. بنابراين:
سازمانها بايد رابطه متقابل و سودمندي با تامينکنندگان خود داشته باشند.
دانلود رزومه پروژه های انجام شده در شرکت بهسان
درباره شرکت مهندسی مشاورین بهسان
امیر دهقان – مشاور و ممیز سیستمهای مدیریت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر